به گزارش خبرنگار مهر، غلامرضا توانایی قهرمانی است که از زمین خاکی و با یک توپ کاموایی و یک تار نخ والیبال آغاز کرد. این پسر اهل شمیران با اینکه در خانوادهای متوسط زندگی میکرد، هرگز اجازه نداد که شرایط مالی جلوی آمال و آرزوهایش را بگیرد.
او در یک خانواده 10 نفری زندگی میکرد، تصمیم گرفته بود، نه تنها به تحصیلات خود ادامه دهد، بلکه به یک والیبالیست حرفهای تبدیل شود و خود را جزو نفرات اول تیم ملی والیبال ببیند، شاید آن زمان این رویای محالی بود، ولی پشتکار و علاقه او این رویای ناممکن را به حقیقتی ممکن تبدیل کرد.
توانایی والیبال را از کوچه پسکوچههای شمیران با یک توپ پارچهای شروع کرد، اما کمکم با کمک هم محلیها توانستند یک توپ والیبال و یک تور بخرند و در 11 سالگی والیبال را خیلی جدی دنبال کند. او 7 خواهر داشت و پدر و مادری که حتی مانع والیبال بازی کردن او میشدند، اما وقتی علاقه او را دیدند کوتاه آمدند و اجازه دادند کنار تحصیل به والیبال هم ادامه دهد.
وقتی دانشآموز بود، همزمان در مقاطع پایینتر تدریس میکرد. مدیر مدرسه از شرایط مالی آنها و علاقه او به والیبال اطلاع داشت، به همین دلیل بابت تدریس مبلغی به عنوان دستمزد به غلامرضا میداد تا بتواند کفش ورزشی، توپ والیبال و تور خریداری کند. در رشته ریاضی بسیار قوی بود و همین امر باعث شد تا در دانشگاه رشته حسابداری را انتخاب کند. در سن 18 سالگی بالاخره یک والیبالیست حرفهای شد و در سن 19 سالگی توسط آقای حسین جهانشاه پیشکسوت والیبال به آقای حسین جبارزادگان مربی تیمملی و تیم تهران – جوان معرفی شد و وارد باشگاه تهران- جوان شد.
البته توانایی ابتدا با باشگاه بوستان شروع کرد و بعد به باشگاه تهران – جوان رفت. در همان باشگاه بود که در سال 42 برای بازی در تیم ملی انتخاب شد و جزو 24 نفر اول والیبال تیم ملی بود و یک سال بعد جزء ترکیب 12 نفر اصلی قرار گرفت.
هم تیمیهای غلامرضا پیشکسوتهایی مثل محمود مطلق، مجتبی مرتضوی، خلیل پاکنظر، مرحوم محمود عدل، سیاوش فرخی، اکبرتنها، حسن کرد، و محمدهمت یار ناصرخویی و..... بودند. او همراه با تیم تهران سالهای 1342 و 1343 در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کرد و توانستند مقام قهرمانی اول کشور را کسب کنند. غلامرضا توانایی تا سال 1349 در تیم تهران – جوان به بازی والیبال ادامه داد و همراه با این تیم بارها مقام اول قهرمانی باشگاههای تهران را بدست آورد.
توانایی همزمان با والیبال در امور مالی و مالیاتی موفق به گرفتن لیسانس شد و در سال 49 فوقلیسانس خود را در رشته حسابداری گرفت. در آن زمان تصمیم به ازدواج گرفت و از بازی در تیم تهران- جوان کناره گرفت، اما چیزی نگذشت که از او برای مربیگری والیبال باشگاه پرسپولیس دعوت شد.
در آن زمان تعداد بسیاری از نوجوانان و جوانان را تحت آموزش قرارداد و توانستند چندین مقام قهرمانی از جمله نایب قهرمانی جام پاسارگارد (لیگ برتر کنونی) کسب کنند. از طریق باشگاه برای گذراندن دورههای تکمیلی مربیگری والیبال راهی ژاپن شد و توانست موفق به اخذ مدرک زیرنظر اتحادیه والیبال ژاپن شود. تا سال 1359 مربی باشگاه پرسپولیس بود و حتی تیم موفق به اخذ مقام اول قهرمانی جام ستارهها شد.
غلامرضا توانایی علاوه بر هدایت تیم جوانان، مربیگری تیم نوجوانان و بانوان باشگاه پرسپولیس را نیز بر عهده داشت و همزمان دبیر ورزش دبیرستان دخترانه شمیران بود و حتی زبان انگلیسی و ریاضی نیز به آنها تدریس میکرد. 30 سال بیشتر نداشت که ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج 2 دختر و یک پسر بود.
در این میان چند سالی بین او و والیبال وقفه افتاد و در این چند سال برای گذراندن دوره دکترای مدیریت مالی و توسعه ملی راهی هندوستان شد. اما در سال 1367 باشگاه پرسپولیس به باشگاه پیروزی تغییر نام داد و مجددا از غلامرضا برای همکاری دعوت به عمل آمد.
او با هدایت این تیم توانست آنها را به مقام سوم قهرمانی جام بینالمللی دهه فجر برساند. وی همزمان با مربیگری پیروزی در فدراسیون ناشنوایان یک دوره مربی تیم تهران شد و برای آماده کردن تیمملی والیبال ناشنوایان برای مسابقات المپیک نیوزیلند کاپیتان تیم کم شنوا بود و غلامرضا با کمک او توانست زبان اشاره را یاد بگیرد و مدت یکسال مربیگری تیم ناشنوایان را به عهده داشت و توانست این تیم را به مقام سوم قهرمانی المپیک برساند. این پیروزی نظر نهادهای مجلس و ریاستجمهوری را بسیار جلب کرد و پاداش خوبی به تیم ملی ناشنوایان اهدا شد.
پس از بازگشت از مسابقات المپیک علی پروین مربیگری تیم ملی فوتبال را بر عهده گرفت و تصمیم داشت تا تیم فوتبال را به قهرمانی برساند، بنابراین بیشترین بودجه به فوتبال اختصاص پیدا کرد و مشکلات اقتصادی و مالی در سال 68 توانایی را برای همیشه از سمت مربیگری والیبال دور کرد. او به عنوان مشاور مدیرعامل سازمان جهانگردی مشغول به کار شد و پس از آن به عنوان مشاور در سازمان تامیناجتماعی فعالیت کرد.
ناگفته نماند او 22 سال در دانشگاههای مختلفی از جمله دانشگاه آزاد و مرکز آموزش بازرگانی، دانشگاه صنایع معادن و دانشگاه شهید عباسپور و... به دانشجویان دروس مختلفی از جمله حسابداری و حسابرسی و قوانین مالیاتی و مدیریت اسناد و کار آفرینی تدریس میکرده و میکند. وی درحال حاضر مشاور مالیاتی و بیمه شرکتی به نام گروه عمران ومسکن سازه پایدار قرن است که مربوط به بنیاد تعاون ناجاست و تحت پوشش نیروی انتظامی که دارای 58 شرکت در سراسر ایران است.
فرزندان توانایی همانند خود همگی تحصیلکرده و عاشق والیبال هستند. پسر بزرگش دارای مدرک دکترا از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و عضو هیات علمی دانشگاه یزد است. عاشق والیبال است و در تیم دانشگاهی والیبال بازی میکند. یکی از دختران او دارای مدرک لیسانس فلسفه و روانشناسی و دختر کوچکش لیسانس گرافیک دارد. وقتی مسابقه والیبال پخش میشود، در خانه آنها هیاهو و غوغایی بپاست و همگی با جدیت و تعصب مسابقات را دنبال میکنند.
غلامرضا توانایی رمز موفقیت خود را سلامت خود میداند و میگوید: «مشوق اصلی من پدرم بود و او بود که سلامت فکر را به من یاد داد.» پدر او با وجود اینکه از تحصیلات ا کادمیک بالایی برخوردار نبود اما مطالعات وسیعی در زمینه دانش و علوم اسلامی داشت و شبها مسائل دینی و مذهبی را برای فرزندان خود روایت میکرد و همین روایات باعث رشد تفکرات مذهبی او شد.
نظر شما